آخر عشـق تو مرا اهل سحــر خواهد کرد
چشم خشکیده ام از مهر تو تر خواهد کرد
***
بندهء خوب شدن بسته به یک غمزه توست
گوشه چشمت دل ما زیر و زبر خواهد کرد
***
حب تـو گـر بنشــیند بـه نهـــانخــانه دل
حب دنیــا دگر از ســینه به در خواهد کرد
***
دلـم از فرط گنــه سنـگ شده کــاری کن
که نفس های تو در سنگ اثـر خواهد کرد
***
دسـت بـالا ببـر و جــانم از آتـش برهــان
که خـدا محض تو از بنـده گذر خواهد کرد
***
کیمیـایی است عجب تعزیـه داری شما
که نصیـب دل عشــاق گهر خواهد کرد
***
عــاقبت نوکـرتـــان بـا نظــر مـادرتــان
به سوی کرب وبلای تو سفر خواهد کرد
***
تـا علـمـــدار بود اهــل حــرم آرامـنـــد
که نثــار ره تـو دیــده و ســر خواهد کرد
***
طفل شش ماهه تان نیز خودش عباسی است
گوش تا گوش سر خویش سپر خواهد کرد
***
وای از آن لحظه که با رو به روی خاک اُفتی
پیش چشـمان همه بـا تن صد چاک اُفتی